جـــدایی باورنکردنی ندا و امید....

جـــدایی باورنکردنی ندا و امید....

آره خوب چجوری بگم چجوری این جملــــه های غمنگیزو به بنویسمو بزبون بیارم؟؟؟.. اخه چجوری بگم،چجوری بگم وقتی که هنـــوز این قضیه رو باور نکردم که اینجوری شده... نمیدونم بقران نمیدونم دیگه باور کنید دست خودم نیست بدجوری داغونم بدجوری از درون دارم آتش سوز میکشم...آره.. گفتنش بقران اشکـــــــــــمو درمیاره....

منو ندا از هم جدا شدیم...........................

حالا شاید این سوال براتون پیش بیاد چرا شمایی ک اینقد عاشق و دلدار هم بودین جدا شدید؟...خوب به یسری دلایل شخصی که نمیشه گفت و شایدم قسمت هم نبودیم نمیدونم بقران فقط  کارم شده شبو روز نگاه کردن به عکساش و گریه کردن باور کنید دیگه کنترل زندگیمو از دست دادم یعنــــــی از وقتی نـــــــدایی که تموم زندگیمو دارو ندارم بود از هم جداشدیم دیگه دوس ندارم بدون اون رو این کره خاکی باشم دلم نمیخواد بدون ندا نفس بکشم.. دلم میخواد بمیرم اما بدون ندا نباشم.

نمیخوام فراموشش کنم بخوام هم نمیتونم چون ندا با اینکه از هم جداییم و اون رفته دوسش دارمو هنوز و هنوزم عاشقشم بخـــــــدا....

ندا خیـــــــــــلـــی دوست دارم عزیزم مطمئن باش بهت قـــول شرف میدم نمیزام هیچوقت کسی جای تورو توی قلبم بگیره،قلبی که فقط پر از عشق بتوست و پر از انتظارست برای احساس گرم محبت  دل مهربون و چشای نازت.

""اگـرتنــهاتــرین تنــها شـــوم باز هــــــم خــــــــــــــدا هســـــــــت""



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 15 شهريور 1392برچسب:, ] [ 3:56 ] [ tanha ]
[ ]